ربمعغار لعغففزرلبهف
ﺎﻏﺬ ﻛﻨﺎﻧﺴﺖ ﻭ ﺩﻩ ﺩﻭﺍﺯﻩ ﻓﺮﺳﺦ ﻃﺎﻟﺸﻲ ﻳﻦ ﻣﻴﺎﻧﻪ ﺩﺍﺭ ﭼﻨﺪ ﺗﻜﻪ ﺩﻳﻪ ﻛﻪ ﻫﺴﺎ ﺍﺳﻪ ﻛﻪ ﭼﻪ ﺍﻫﻞ ﻭ ﺩﻩ ﺩﻭﺍﺯﺩﻩ ﻓﺮﺳﺦ ﺑﺎ ﻃﺎﻟﺶ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺩﺍﺭﺩ ﭼﻨﺪ ﭘﺎﺭﭼﻪ ﺩﻫﺎﺕ ﻛﻪ ﻓﻌﻼ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺍﻫﻠﺸﺎﻥ ﺳﻨﻲ ﻳﻦ ﺑﺎﻡ ﺟﻬﺖ ﺑﺎ ﻃﺎﻟﺶ ﮔﻴﻼﻥ ﺭﻓﺖ ﺁﻣﺪ ﺩﺍﺭﺍﻥ ﻫﻮﻳﻜﻪ ﻫﻤﻪ ﺷﺎﻥ ﺗﺎﺗﻲ ﻛﻔﮋﻧﻦ ﺳﻨﻲ ﻣﻴﺒﺎﺷﻨﺪ ﻭ ﺑﺎﻳﻦ ﻣﻨﺎﺳﺒﺖ ﺑﺎ ﻃﺎﻟﺶ ﮔﻴﻼﻥ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺁﻣﺪ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻫﻤﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻫﻢ ﺗﺎﺗﻲ ﺣﺮﻑ ﻣﻴﺰﻧﻨﺪ ﻫﻤﺠﻮﺭ ﻛﻪ ﺭﻓﺖ ﺁﻣﺪ ﻃﺎﻟﺶ ﺟﻬﺖ ﺍﻡ ﺩﻫﺎﺕ ﺍﻫﻠﻦ ﺍﺷﺘﻦ ﭘﻴﺸﻴﻨﻪ ﺯﻭﺍﻧﺸﺎﻥ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ مبارزه ی رفع تبعیض جاری
در آذربایجان نچسبانید که
با هفتاد من چسب نیز نمی
چسبند. مبارزه ی رفع تبعیض
ورای این کج اندیشی ها و
بیراهه رویهاست. با این
توشه فکری نمی توانید، نه
نابدل را درک کنید و نه
صمد و حیدر اوغلی و دیگران
را. اینها عرصه هایی ست که
با جریان فکری مذکور
بیگانه است. بهتر است به
جای انک و دشنام به دیگران
روی اندیشه هایی که برای
ایجاد جبهه ی متحد
آذربایجان ارائه داده ام
بیاندیشید و در جهت آن
حرکت کنید که میتواند
گامی در راه رهایی باشد:
ضرورت تشکیل جبهه ی متحد
جنبش آذربایجان. با توهین
و اتهام و تخطئه ی
دموکراتیسم در ایران
گلوبال ، با انحصارگرایی
و ملک و مالک جویی نمی
توان در راه رفع تبعیض
مبارزه کرد. فراموش نکنید
تلاش چند نفر نیز حرکت ملی
و جنبش رفع تبعیض به حساب
نمیاید. واقع بین باشید که
خردمندیست. بعد از نگارش :
بر خورد « دموکراتیسم و
دیکتاتوریسم» مسئله این
است که یک طرف ، طرف دیگر
را - که تا دیروز همگام
صمیمی اش بود- خائن طرح
میکند و نوشته ی او را
قابل حذف می بیند. به
ایران گلوبال نیز حکم حذف
صادر میکند. یعنی طرف
مقابل حق بیان تجارب خود
را ندارد چون به گفته ی
اینان خائن است. این جریان
« فکری در برخوردها» از
استبداد تغذیه میکند و
بدنبال « حاکمیت سکوت» و
مهر برلبهاست. مدام « حرکت
ملی ملی میکند» . بدون
اینکه از عنصر دموکراتیسم
حرف بزند. چون با دموکراسی
بیگانه است. در حالیکه
باورمندان به دموکراسی
«مجموع تلاشهای رفع تبعیض
در آذربایجان» را « جنبش
ملی( به معنی عمومی و نه
ناسیونالیسم) دموکراتیک»
مینامند. اینجا در کل بر
خورد بین « دموکراتیسم و
دیکتاتوریسم» مطرح است.
بین ایران گلوبال و طرف
مقابل که خواهان حذف
مقاله و نظر و صدای مخالف
است. به قول خودشان «
خائن». ملت آذربایجان کی
شماها را نماینده ی خود
کرده که « مهر خادم و
خائن» به دیگران بزنید؟
من بسیار متاسفم که این
دوستان آذربایجانی بجای
قرار گرفتن در جایگاه
دموکراتیسم به پرتگاه
برخوردهای دیکتاتوریسم
لغزیده اند. و با « دشنام و
اتهام و انحصارگرایی»
میکوشند خود را اثبات
کنند. و طرف را حذف و نفی
کنند. خصلت استبداد و
دیکتاتوری « حذف و نفی»
است. و این اصلی ست اثبات
شده . تضاد فرهنگ اندیشه و
فرهنگ پلیسی کاربری با
کامنتی سئولاتی طرح کرده
که ضرورت دارد ریشه ی
موضوع را در« تضاد فرهنگ
اندیشه و فرهنگ پلیسی»
روشن کنیم: فرستاده شده
توسط مارمولک تقوی در پ.,
04/27/2017 - 19:08 نظر: آقای علی
سلیمانی، شما چرا می
خواهید اسم اصلی مردم را
بدانید به چه درد شما می
خورد ؟ نکند گرو کشی در
کار است، شما چرا می
خواهید اسم اصلی کاربران
را بدانید؟ چه برنامه ائی
در سر دارید؟؟ و با اسم
اصلی آنها کدام یک از
گرههای ناگشوده ات را می
خواهی باز کنی ؟ می توانید
دقیقا توضیح دهید که چرا
ﺑ